«گربه و شکسپیر» که به «حکایت هند مدرن» نیز شهرت دارد، بارها توسط منتقدان گوناگون مورد بررسی و نقد قرار گرفته است. برخی آن را اثری کامل و بی نقص و برخی آن را تلاشی بیثمر در جستجوی داستان دانسته اند. خود رائو گربه و شکسپیر را یک کمدی متافیزیکی دانسته است.
رائو در سال 1963 برنده ی جایزهی ارزشمند آکادمی ساهیتیای هند شد. وی در کنار دو نشان افتخار ممتاز ملّی دولت هند، جایزهی جهانی پَرِ سیمین نوئستات 1988 که از آن به نوبل آمریکایی یاد میشود را نیز از آن خود کرده است.
مضمون اصلی این اثر کارما می باشد.
گربه ی مادر بیان استعاری کارما و بچه گربه بیان استعاری انسان است.
این رمان اثری است که با تاثیر مستقیم از فلسفه ی هند نوشته شده و مطالعه ی آن به علاقمندان به رمان مدرن شرقی توصیه می شود.
دربارهی نویسنده:
راجا رائو فیلسوف، ادیب و سیاستمدار هندی-آمریکایی در 8 نوامبر 1908 در ایالت میسور هند در یک خانوادهی ممتاز برهمن به دنیا آمد. سالهای نخست جوانی را در هند و سپس در فرانسه گذراند. او در سالهای مبارزات استقلال هند به جنبش گاندی پیوست و در کنشهای سیاسی گاندیستها عنصری فعال بود. وی از جمله مهمترین بنیانگذاران ادبیات انگلیسی زبان هند پس از استقلال و از پیشگامان ادبیات پسااستعماری هندوستان است که بر نسلهای پس ازخود تاثیر بسیار نهادهاند. بیشینهی شهرت او به دلیل سبک ویژهاش در به کارگیری شیوه های ماورایی قصهگویی متون کهن هندی (پوراناها) و ارائهی آنها در قالب داستان نویسی مدرن است. به عقیدهی او یک هندی هرچه بنویسد به پورانا بدل میشود. وی از سال 1962 تا 1982 در آستین تگزاس به تدریس فلسفهی هند پرداخته است. راجا رائو در 6 جولای 2006 در آستین تگزاس چشم از جهان فروبست.
از مهم ترین آثار داستانی او می توان از «کانتاپورا»، «مار و طناب»، «گربه و شکسپیر»، «در کرانه های گنگ» و «شطرنج باز و حرکتهایش» نام برد.
گزیدهای از کتاب:
به مانترایی که مرد راهنما میخواند اعتماد داری، در تو هراسی است، نخواهی دانست که از کجا سر در خواهی آورد. وقتی فرود میآیی به نهری، به جهانی دیگر، به زندگانیای دیگر منتقل میشوی، یک آن به همان شهودی دست مییابی که باوانی، وقتی در سکوت محض دره وارد میشود و جریان تند آب از شادمانی پُرجلال میشود. شادمانی چیز سادهای است. تنها باید کورهراهها را بشناسی. از تو میپرسم، آیا در آبشار نیز تغییری پدید میآید؟
0 نظر