جوزف فرانک، از برجستهترین پژوهشگران آثار داستایفسکی، در کتاب «داستایفسکی در متن آثارش: از مردم فقیر تا برادران کارامازوف» که حاوی درسگفتارهای استنفورد اوست، نگاهی عمیق و جامع به زندگی و آثار این نویسنده بزرگ روس ارائه میدهد. این اثر ارزشمند، با بررسی دقیق شاهکارهایی چون «مردم فقیر»، «جنایت و مکافات» و «برادران کارامازوف»، تحلیلهای ادبی را با بستر تاریخی و فرهنگی هر اثر درهم میآمیزد. فرانک با نثری روان و قابلفهم، خواننده را به درک عمیقتری از شخصیتها و موقعیتهای کلیدی رمانها رهنمون میسازد. این کتاب نهتنها برای علاقهمندان به ادبیات روس، بلکه برای تمام کسانی که مشتاق فهم عمیقتر آثار ادبی جهان هستند، منبعی ارزشمند و خواندنی به شمار میرود و با ارائه دیدگاههای نو، خوانندگان را به سفری فکری در دنیای پیچیده و غنی داستایفسکی دعوت میکند.
دربارهی نویسنده:
جوزف فرانک، دانشور و زندگینامهنویسی برجستۀ آمریکایی بود که بیش از همه به سبب نگارش زندگینامهای پنججلدی و سترگ دربارۀ فئودور داستایفسکی، رماننویس نامدار روس، شهرت یافت. فرانک که در سال ۱۹۱۸ زاده شد، در طول چند دهه فعالیت علمی خویش، در دانشگاههای معتبری چون پرینستون و استنفورد به تدریس پرداخت. رویکرد او در نقد ادبی، که بیشتر «نقد زندگینامهای» خوانده میشود، در پی فهم آثار ادبی در بستر تاریخی و فرهنگی آنها بود. اثر فرانک دربارۀ داستایفسکی، که بین سالهای ۱۹۷۶ تا ۲۰۰۲ به چاپ رسید، شاهکاری در عرصۀ زندگینامهنویسی ادبی به شمار میآید و بینشهایی ژرف دربارۀ زندگی، فلسفه و فضای اجتماعی-سیاسی روسیۀ قرن نوزدهم به دست میدهد. فرانک، فراتر از پژوهشهایش دربارۀ داستایفسکی، آثار متعددی نیز در زمینۀ ادبیات مدرن و نظریهی ادبی نوشت و سهمی بسزا در حوزۀ مطالعات اسلاوی و ادبیات تطبیقی ایفا نمود. فرانک در سال 2013 از دنیا رفت.
دربارهی مترجم:
علی سلامی، نویسنده، مترجم ادبی و دانشیار ادبیات انگلیسی و مطالعات ترجمه در دانشگاه تهران است. سلامی در زمینههای جنسیت و گفتمان، همچنین شکسپیر و ادبیات پسااستعماری مقالات متعدد و چند کتاب به انگلیسی نوشته است. ترجمۀ انگلیسی اشعار حافظ، مولوی، عطار، فردوسی و خیام از دیگر فعالیتهای اوست. از آثار سلامی میتوان به ترجمۀ آثار شکسپیر، داستایفسکی، الیف شافاک، ایزابل آلنده، میلان کوندرا و فرانتس کافکا و جورج گیسینگ اشاره کرد. سلامی همچنین پژوهشگر بنیاد شکسپیرشناسی فولجر در واشینگتن است.
گزیدهای از کتاب:
در آثار داستایفسکی، مایۀ نوعدوستی رنگ و بویی والاتر دارد و ردای تقدس و اخلاقی جهانشمول بر تن میکند، حالآنکه در آثار بالزاک، این مایه همچنان در سطح فردی باقی میماند.
زندگی موهبتی است، زندگی سعادت است، هر دقیقه میتواند عمری از خوشبختی باشد.
کارامازوفِ پدر میداند دوزخ یک مکان فیزیکی نیست، بلکه یک وضعیت هستی است و او بیاختیار از احتمال وجود ماوراءالطبیعه وحشتزده شده است.
0 نظر