نظریه اجتماعی طی دهههای گذشته تحولات بزرگی را از سر گذرانده است. دلسردی از نظریههای اجتماعی کلاسیک و پیدایش انبوهی از رویکردهای مفهومی را شاهد بودهایم. از بازنگری و احیای سنتهای قدیم گرفته، تا طرح دیدگاههای بدیع. سنتهای فکری که پیشتر مغفول مانده یا به حاشیه رفته بود، بازیابی یا نویابی شده و غالباً طی این روند، تغییرات و تفسیرهای جدید بر آنها اعمال شده است. دگرگونیهای عظیم روابط اجتماعی و نهادهای مدرن نیز بر گسترش سریع نظریههای اجتماعی مختلف تأثیرگذار بوده است. آنتونی الیوت، جامعهشناس و مورخ نظریههای اجتماعی، در این کتاب از خلال معرفی مهمترین اندیشمندان معاصر علوم انسانی، به آخرین رویکردها و تحولات در حوزهٔ علوم اجتماعی میپردازد؛ از بازنگری در نظریههای کلاسیک روشنگری و مارکسیسم و روانکاوی گرفته تا نوآوریهای جامعهشناسان در شناخت سیاست و فرهنگ مدرنیته.
دربارهی نویسنده
آنتونی الیوت زاده استرالیا و دارای مدرک لیسانس از دانشگاه ملبورن و دکترا از دانشگاه کمبریج است. پروفسور الیوت مدیریت مؤسسه تحقیقاتی هاک و معاونت آموزشی و ریاست گروه جامعه شناسی در دانشگاه فلیندرز را در کارنامه خود دارد. وی همچنین با رسانه های مختلف در سراسر جهان همکاری کرده است: از جمله، اخیراً با سرویس جهانی بیبیسی، ساندی تایمز، رادیو ملی ABC استرالیا، و رادیو بیبیسی 4. بهعلاوه بارها با شبکههای رادیویی و تلویزیونی اروپا و آمریکای شمالی مصاحبه کرده است .
آنتونی الیوت درباره هویت، جامعه، جهانی شدن و انقلاب دیجیتال مینویسد. تحقیقات او تأثیر ماندگاری بر نظریه اجتماعی و جامعهشناسی در سراسر جهان داشته است. او هماکنون استاد جامعهشناسی و مدیر اجرایی مرکز ژان مونه اتحادیه اروپا در دانشگاه استرالیای جنوبی است. پروفسور الیوت همچنین استاد مدعو جامعهشناسی در دانشکده تحصیلات تکمیلی روابط انسانی، دانشگاه کهئیو ژاپن و استاد مدعو جامعهشناسی در کالج دوبلین ایرلند است.
الیوت تا کنون بیش از چهل عنوان کتاب را تألیف و گردآوری کرده است.
گزیدهای از کتاب
هدف از نظریه اجتماعی چیست؟ پاسخها در این باره بسیار است. کنت هدف جامعهشناسی را (که در آن دوره همواره دانشی نظری بود) ”دانایی برای پیشبینی، و پیشبینی برای توانایی“ میدانست. به نظر مارکس، نظریه برای ”پیکره“ پرولتاریای انقلابی، حکم ”سر“ را دارد. ولی جامعهشناسان کلاسیک بهویژه وبر و زیمل میخواستند با نظرورزی به تناقضات و ابهامات مدرنیته نیز پی ببرند. در میانههای قرن بیستم رویکرد اثباتگرایانه به نظریه، یعنی اثباتپذیری آن به محک پژوهش تجربی، رواج بسیار داشت. امروزه کمتر نظریه را اینگونه مینگرند و آن نگاه جای خود را به نگاهی سنتی داده که نظریه را چارچوبی برای ادراک مفهومی میداند. وجه دیگر و نمایانتر نظریه اجتماعی این است که کار آن صرفاً کلیگویی درباره فرایندها و گرایشهای ظریف و پیچیده اجتماعی در قالب چارچوبهای نظاممند مفهومی نیست. بلکه میکوشد آنها را در قالب نگرشی درباره یک جامعه نیک بگنجاند. شاید هابرماس بیش از دیگران، نظریه اجتماعی را همپیوند با تصویری از جامعهای نیک (ولو دستنیافتی) و متشکل از شهروندان آزاد و برابر تعریف میکند. ولی اعتبار چنین نگرشی، چه آشکار و چه مبهم، نهفقط به لحاظ تجربی، بلکه از نظر اخلاقی نیز محل اشکال است. هر نظریه به شکلی متفاوت به این مشکل پرداخته است –از هابرماس گرفته که مسئله اعتبار را آشکارا بر نظریه کنش زبانی استوار میکند تا ضدشالودهگرایی ریچارد رورتی، یا نسبیگرایی نظریههای پسامدرن. نظریهپردازان معرفیشده در کتاب حاضر، پاسخهای گوناگونی به این پرسش دادهاند. ولی همگی خواننده را به درگیری جدی با جریانهای سیاسی، اخلاقی، فرهنگی، و اجتماعی در زمانه معاصر فرا خواندهاند.
0 نظر