کتاب تاریک خانهی زندگی: تجربه های مرگ، زندگی و عشق به قلم دکتر سیدحمید آتش پور نگاشته شده است. در معرفی کتاب نیز آمده:
جایی در گوشه ی اتاقم ایستادهام و توقفی چندثانیه ای را شاهدم، گویی جهان برای لحظهای از حرکت ایستاده و همه چیز در حالت«ایستا»قرار گرفته است. در این لحظه وقفهای رخ داده است، یک لحظه ی»ایست« و همه چیز متوقف شده است و من به یک هشیاری نسبت به «اکنون» دست یافتهام.
این «اکنون» لحظهای بین گذشتهی آیندهای است به مقدار زمانی برای فهمیدن و درککردن. من ناگهان در نقطهای ایستادهام که میتوانم سناریوی خودم را که نامش زندگی است ببینم . این سناریوی من بوده است، با همهی فراز و فرودهایش، سناریوی درهمی از همهی حوادثی که اتفاق افتادند و میشد نیفتند و همهی اتفاقاتی که نیفتادند و ممکن بود بیفتند.
برشی از کتاب
وقتی با مرگ مواجه میشویم، پاسخ درست به آن، پاسخ به دردی است که تجربه میکنیم. درد نیستی و نبودن را باید حس کرد.باید با «نبودن» مواجه شد و پذیرفت که راهحلی برایش نیست. باید دریچههای روانی و ذهنی خود را به روی آنها بگشاییم با احساسی پذیرا، درد آن را تحمل کنیم. درد نبودن و «نیستی» بیانگر ناتوانی محدودیت تاثیرگذاری ماست. مرگ شکیبایی میطلبد و این شکیبایی تنها هدیهای است که می توانید به خود دهید. میفهمید که نمیتوانید تغییری ایجاد کنید. میفهمید که فاجعه آمده با گذشته است و خط و خطوط خود را بر روانتان بر جای گذاشته و درد آن حس میکنید. حال ایستادهاید در مرز بودن و نبودن و باید سختترین کار را بکنید و آن شکیبایی است. ایستادهاید و گاه هشیار و گاهی ناهشیارید و از خود میپرسید چه کاری میتوانم انجام دهم؟
این جمله را هم به خود میگویید و هم به دیگران. باید نشان دهید آمادهاید تا کاری کنید، اما می دانید تغییری حاصل نمیشودونیستی، نیستی است و با عمل شما هستی نمیشود. و این امر حقیقتی است که آن را میفهمید و تلاش می کنید بیشتر بفهمیدش. شکیبایی، درک حقیقت تغییرناپذیر است.دیدن همین حقیقت . راز این حقیقت آن است که پاسخ به مرگ در خود مرگ نهفته است. باید ان را دید، حس کرد، شکیبا بودو گذاشت که موج آن از رویمان بگذرد.
0 نظر