کتاب لاوکرفت: علیه جهان، علیه زندگی (مجموعه گردباد ۳) به قلم میشل ولبک و با ترجمه هادی فروزشنیا به چاپ رسیده . در معرفی کتاب نیز آمده:
زندگی ناامید کننده و مالامال از حزن است. پس دیگر نوشتن رمانهای رئالیستی بیهوده است. به هر حال از پیش میدانیم که واقعیت برای ما چه در چنته دارد و شور و اشتیاقی هم به دانستنِ بیشتر نداریم. خود بشریت هم صرفا کنجکاویای کممقدار در ما برمیانگیزد. کل «نوشتجات» نسل بشر با همهی باریکبینیِ شگرفی که دارند، «موفقیتها» و حکایتها و از این دست همهوهمه وقتی کتاب بسته شود به هیچکاری نمیآید، مگر اینکه حالت تهوع هر روز در ما تولیدش کرده است.
لاوکرفت: علیه جهان، علیه زندگی آمیزهی جالب توجهی است از بینش انتقادی، جانبداری شدید و شرححالی همدلانه؛ نامهای است عاشقانه با رنگ و بویی پژوهشی و محققانه، و شاید حتی نخستین نامهی «فدایت شوِم »حقیقتاً عقلانی در دنیا باشد. استیون کینگ»
برشی از کتاب
خلق یک اسطورهی بزرگ و محبوب مستلزم خلق آیینی است که خواننده بیصبرانه انتظارش را بکشد، هربار با لذتی زایدالوصف از نو کشفش کند، و دوباره مجذوب تکراری تازه در قالبی اندک متفاوت شود، و هر بار با ژرفایی بیشتر تجربهاش کند. اگر قضیه را از این زاویه بنگریم، همه چیز نسبتا ساده به نظر میآید. با این حال در تاریخ ادبیات موارد کمیابی از این دست را میتوان سراغ گرفت. در واقع خلق یک دین جدید به هیچ وجه ساده نیست.
برای درک اینکه از چه سخن میگوییم، باید به عمق و شدت احساس نومیدیای نگاه کنیم که هنگام مرگ شرلوک هلمز انگلستان را در برگرفت. کانن دویل چارهی دیگری نداشت. او باید قهرمانش را احیا میکرد. اما وقتی خود نویسنده در برابر مرگ از پای در آمد و سپر افکند، اندوهی تسلیمگر بر جهان مستولی شد. خوانندگانش دیگر میبایست به پنجاه و اندی داستان بر جامانده از شرلوک هلمز دلخوش میکردند و همهشان را به وقفه دوباره و چندباره میخواندند، با لبخندی بردبارانه پارودیهای گریزناپذیری و ندرتا سرگرمکننده را میپذیرفتند و رویای تطویل ناممکِن هسته اصلی داستان - قلب حقیقی اسطوره - را در دل میپرواندند، تا مگر یک صندوقچهی قدیمی متعلق به ارتش هند کشف شود که در آن، به شکلی معجزهوار چند داستان ناشناخته از شرلوک هلمز قرار داشته باشد.
لاوکرفت که خود ستایندهی کانن دویل بود نیز توانست اسطورهای به همان اندازه محبوب و به همان مقدار سرزنده و وسوسهانگیز بیافریند. میشود گفت که هر دوی آنها استعدادی شگرف در قصهگویی داشتند بله، ولی چیز دیگری هم باید در کار باشد.
کتاب لاوکرفت: علیه جهان،علیه زندگی» (مجموعه گردباد ۳) در انتشارات کتابسرای میردشتی
به چاپ رسیده است. برای مطالعه بیشتر در مورد این کتاب و همچنین دانلود کتاب لاوکرفت: علیه جهان، علیه زندگی(مجموعه گردباد ۳) به این صفحه رجوع کنید. همچنین با ورود به صفحه تاریخ و سرگذشتنامه میتوانید سایر کتابهای این حوزه را مطالعه کنید.د.
0 نظر