در معرفی کتاب آمده:
لئو تولستوی د رجرعهی بزرگترین داستاننویسان ادبیات دنیاست. او هم چنین متفکر اخلاقی و دینی و مصلح اجتماعی حایز اهمیت محسوب می شود. تولستوی در «یاسنایا پولیانا» یعنی املاک خانوادگیاش واقع در حوالی تولا به دنیا آمد. در سنین جوانی والدینش را از دست داد و تح سرپرستی خویشانش قرار گرفت. تحصیلات ابتدایی را نزد آموزگاران خصوصی خارجی گذراند.
تولستوی با نوشتن مرگ ایوان ایلیچ درسال ۱۸۸۶ دوباره به نگاشتن داستان رو آرود. او همچنین چند نمایشنامه نوشت که معروف ترین آنها قدرت ظلمت در سال ۱۸۸۸ است.
گزیده ای از کتاب
ایوان ایلیچ کمی دیر به شام رسید. پس از صرف شام مدتی با شادی و سرور حرف زد. نمیتوانست خود را وادار سازد که به اتاق مطالعهاش برود و کار کند، ولی بالاخره چنین کرد. بعضی دعاوی را مطالعه کرد و در کارش مستغرق گشت، ولی در پشت ذهنش وجود چیزی خصوصی و مبرم که انجام دادنش را به تعویق انداخته بودو پس از خاتمهی کار فعلی به آن میپرداخت، به طور مستمری برایش محسوس بود. وقتی کارش را خاتمه داد، آن چیز خصوصی و مبرم را به خاطر آورد: اندیشیدن نشخواروار دربارهی آپاندیسش. ولی به این کار نپرداخت بلکه برای صرف چای به سالن پذیرایی رفت.
برای سفارش آنلاین این کتاب، اینجا کلیک کنید.