آیا فقط انسانها صلح میکنند؟ صلحجویی میان نخستیها» با روایتهایی زنده و علمی نشان میدهد که همدلی، مُصالحه و حتی میانجیگری فقط ویژۀ انسان نیست. این کتاب پُلی است میان زیستشناسی و اخلاق، میان آنچه طبیعتِ ما را شکل میدهد و آنچه ما را بهعنوان یک *«جامعه»* انسانی میسازد. در این کتاب کشف میکنیم که واژۀ «صلح» بهاندازۀ واژۀ «جنگ» فریبنده است. صلح ممکن است خوب باشد! اما پرسش کلیدی این است که برای چه کسی؟
این کتاب جایزۀ لسآنجلس تایمز و جایزۀ لوسیا از آکادمی علوم هلند، معرفیشده درScience Book & Film را در کارنامۀ خود دارد.
دربارهی نویسنده:
فرانس د وال (۱۹۴۸–۲۰۲۴) نخستیشناس و روانشناس زیستی برجسته هلندی-آمریکایی بود. وی استاد و محقق دانشگاه ایموری در آتلانتا و از پیشگامان علوم رفتاری نخستیها بود. فرانس د وال با پژوهشهای میدانی دقیق و آزمایشهای خلاقانه نشان داد که ویژگیهایی مانند همدلی، اخلاق، همکاری، سیاستورزی و صلحجویی، تنها منحصر به انسان نیست، بلکه در جامعه نخستیها نیز ریشه دارد. اثر برجسته او، «سیاست شامپانزهها» (۱۹۸۲)، تحولی در درک جامعهی شامپانزهها ایجاد کرد و تبیین کرد که سازوکارهای سیاسی و اتحاد، معطوف به بقا و رهبری است . فرانس د وال عضو آکادمی ملی علوم آمریکا و آکادمی سلطنتی علوم هلند بود و با بیش از ۱۵ کتاب پرفروش، جایگاهی ماندگار در مطالعات مقایسهای رفتار و اخلاق جانوران کسب کرد.
دربارهی مترجمان:
مهدی هوره (متولد ۱۳۵۹) دارای کارشناسی مهندسی عمران و مترجم فعال در حوزۀ علوم انسانی است. او تاکنون ترجمۀ چندین مقاله و نیز چند اثر معتبر را در کارنامهاش دارد. از ترجمههای او میتوان به کتابهای «مدرنیسم و خیابان (جستارهایی از زندگی و زمانه)» اثر مارشال برمن، رمان «فرستاده» اثر یوکو تاوادا، و همچنین «داستان سیطرۀ اروپا بر جهان» نوشتۀ فیلیپ تی. هافمن اشاره کرد. تازهترین همکاری او در ترجمه، کتاب «صلحجویی میان نخُستیها» اثر فرانس د وال است که با همراهی لیلا بنیطباء به فارسی برگردانده و توسط انتشارات میردشتی منتشر شده است.
لیلا بنیطباء (متولد ۱۳۵۹)، کارشناسارشد زبانوادبیات فارسی، مترجم و ویراستار در حوزۀ علوم انسانی است. از او آثار معتبری با تمرکز بر متون علمی و ادبی ترجمه و منتشر شده است. از ترجمههای ایشان، کتاب «سیاست شامپانزهها» اثر فرانس د وال است، اثری که با استقبال قابلتوجهی از سوی مخاطبان روبهرو شده و در فرصت کوتاه به چاپ دوم رسید. ترجمهٔ اثر دیگر د وال با عنوان «صلحجویی میان نخستیها (ریشههای فراموششدۀ آشتی از میمون تا انسان)»، بهتازگی، در انتشارات میردشتی به زیور چاپ آراسته شده است.
گزیدهای از کتاب:
واژۀ *«صلح»* لالاییِ سیاستمدارانِ سراسر جهان است. شعار *«جنگ همان صلح است»* از رمان _۱۹۸۴_ در اصطلاحاتی مانند «آرامسازی» برای نابودی کل روستاها در ویتنام، «نیروهای حافظ صلح» برای ارتش بریتانیا در ایرلند شمالی، و «نگهبان صلح» برای یک سِلاح موشکی مرگبار قابل تشخیص است. اوریانا فالاچی، روزنامهنگار ایتالیایی، در کتابش مصاحبه با تاریخ دربارۀ ملک حسین، پادشاه اُردن، نوشت: «او واژۀ صلح را با همان حرارت و جدیتی میجَوید که کسی آدامس را میجَود.»
در سراسر این کتاب، خصومتهای جدی بین نخستیسانان توصیف میشود برای تأکید این نکته که صلحجویی صرفاً نوعی لذتگرایی غیرضروری نیست. درست همانطور که جنگ و صلح موضوعاتی جداییناپذیرند، رفتار آشتی را باید در پرتو تهدید خشونت درک کرد. نه پرخاشگری نه صلح، هیچکدام، وضعیتی ثابت نیستند. حرکتی دائمی و تعاملی وجود دارد، مشابه آنچه بین اصول «یین و یانگ» در فلسفۀ چینی وجود دارد. همانطور که «یانگ» پس از رسیدن به اوج به نفع «یین» عقبنشینی میکند و «یین» پس از رسیدن به اوج به نفع «یانگ» عقبنشینی میکند، هیچچیز به عنوان سازگاریِ ابدی در هیچ نظام اجتماعیای وجود ندارد. صلح مطلق مانند اقیانوسی بیامواج و بیجزر و مد است. پرخاشگریِ صِرف فقط میتواند به نابودی کامل خود، دیگری یا هر دو منجر شود. چیزی که ما مشاهده میکنیم، نوسان آونگ بین درگیری و سازِش است، نه هیچیک از دو قطب.
اگر معتقد نبودم که مطالعۀ رفتار حیوانات نور روشنگری بر ریشههای جوامع خودمان میتاباند، این کتاب را نمینوشتم. این مطالعه به ما کمک میکند تا وضعیت انسانی را در چشمانداز قرار دهیم. بااینحال، هیچیک از درسهای بسیاری که باید آموخت، هنجارهایی برای رفتار خودمان به ما ارائه نمیدهد. انسانها در نحوۀ ساختار جوامع خود انعطافپذیریِ بسیار دارند، این انعطافپذیری بستگی دارد به آموزشی که به فرزندانشان میدهند و قوانین و مؤسساتی که ایجاد میکنند. مهم این نیست که آیا نهادهای اجتماعی ما «طبیعی»اند (هرچه که باشد) بلکه این است که آیا بهخوبی کار میکنند و به نفع اکثریت مردم هستند. فقط با ارزیابی دقیق میدانیم چه چیزی برای ما بهتر است.
0 نظر