کتاب "غروب از مادرم می پرسم" مجموعه ای از اشعار آلمانی است که توسط مترجم گردآوری و به زبانی روان ترجمه شده است و به رغم آنکه سروده های دهه ها وگاه سده های پیشین است،به زبان فارسی دلنشین و شیرین است و با ترجمه ای وفادار به متن اصلی اشعار تصاویری بدیع را پیش چشم خواننده می گذارد، همچون کرنشی به آفرینش، طبیعت و انسان.
دربارهی نویسنده:
از شاعران بزرگی همچون شیلر، گوته، نووالیس، که هریک نقش بزرگی در تعالی زبان و اندیشه داشته اند، و ده ها شاعر دیگر، آثاری در این مجموعه هست.
دربارهی مترجم:
مترجم که تا کنون دومین مجموعه از این دست را عرضه کرده است، خود نیز در کنار حرفه ی پزشکی سراینده ی شعر است و در طول عمر خویش از نقاشی، موسیقی و زمینه های هنری متنوع بهره برده است و با ترجمه ای روان و وفادار به متن اصلی اشعار خواننده را با خود همراه می کند.
گزیدهای از کتاب:
نام کتاب برگرفته از یکی از اشعار کتاب است که در زیر می آید:
غروب
وقتی که بانگ ناقوسها فروخوابید
پنهانی
از مادرم می پرسم،
چگونه می بایست روزها را دریابم
و شب را
به مایه و معنایی بپرورم.
همیشه در عمق جان من
تمنایی ست
به
واگویه ی هر چیز،بی کم و کاست،
و گزیدن آکوردی،
که واداردَم
به همسراییِ نغمه ای با آن.
در سکوت
باهم به آوایی دور
گوش تیز می کنیم:
مادرم دوباره با خیال من است،
و او
بسان ترانه ای دیرسال
می نوازد گام های زیروبمِ
وجود مرا.
0 نظر