سلاخ خانه کوچک شهر (مشاهیر مرگ)

کد شناسه :65574
سلاخ خانه کوچک شهر (مشاهیر مرگ)
  • کد کالا :
    65574
  • شابک :
    9786227543339
  • ناشر :
  • مولف :
  • مترجم :
  • نوبت چاپ :
    3
  • سال چاپ :
    1402
  • قطع :
    پالتویی
  • نوع جلد :
    شمیز
  • تعداد کل صفحات :
    84
  • اصالت کالا :
    اصل
  • وضعيت كاركرد :
    نو
  • قيمت :
    990,000 ریال 891,000 ریال
  • موجودی :
    فقط 3 عدد در انبار موجود است!

معرفی کتاب «مشاهیر مرگ: سلاخ‌خانه کوچک شهر» اثر هارولد شکتر

کتاب «مشاهیر مرگ: سلاخ‌خانه کوچک شهر» اثر هارولد شکتر، به بررسی جنایات یکی از خانواده‌های مهاجر در ایالت متحده‌ی آمریکا می‌پردازد. این اثر که به طور خاص به تاریخچه‌ی خشونت و قتل‌های سازمان‌یافته در قرن‌های هجده و نوزده میلادی اشاره دارد، نقش سیاست‌های تصرف اراضی و genocidal نسبت به بومیان آمریکا را در شکل‌گیری جامعه‌ی جدید و توسعه‌ی آن مورد تحلیل قرار می‌دهد.

شکتر داستان خانواده‌ای را روایت می‌کند که به دلیل قساوت و کشتارهای بی‌رحمانه‌شان، به «قاتلان سریالی پیشگام‌نشین» شهرت یافته‌اند. روایت او نشان‌دهنده‌ی نحوه‌ی سکونت این خانواده در شهرستان لابت در ایالت کانزاس است، جایی که خشونت و برده‌داری بخشی از زندگی روزمره‌ی آنان را تشکیل می‌داد. با جزییات دقیق، نویسنده به توصیف رفتارها و شخصیت‌های اعضای این خانواده می‌پردازد و در نهایت، نشان می‌دهد که این خانواده تنها یکی از جنایت‌کارانی بودند که به دلیل شانس یا بداقبالی بیشتر، به شهرت رسیده‌اند.

«سلاخ‌خانه کوچک شهر» به خوانندگان دعوت می‌کند تا با دقت به تاریخ جنایات در بطن جامعه‌ی آمریکایی نگاه کنند و درک عمیق‌تری از پیچیدگی‌های ابعاد انسانی و اجتماعی این وقایع به‌دست آورند. با این کتاب، به دور از روایت‌های ساده‌انگارانه، ماجرای دردناک تاریخ آمریکا برای مخاطب تشریح می‌شود.

درباره‌ی نویسنده:

هارولد شکتر، متولد ۲۸ ژوئن ۱۹۴۸، یکی از شناخته‌شده‌ترین نویسندگان جنایی امریکایی است که به‌خاطر خلق رمان‌هایی با محتوای قتل‌های زنجیره‌ای شهرت دارد. او همچنین به‌عنوان پروفسور ممتاز در کالج کوئینز دانشگاه نیویورک، سال‌ها در زمینه ادبیات امریکایی و نقد اسطوره تدریس کرده است. آثار او در نشریات معتبری همچون نیویورک تایمز و وال استریت ژورنال منتشر شده است.

شکتر به‌عنوان یک مورخ جنایی و نویسنده‌ای توانمند، مجموعه‌ای از رمان‌های پلیسی بر اساس آثار ادگار آلن پو نوشته است. یکی از پروژه‌های جالب او، «سه‌گانه‌ی خانه‌ی کنجکاوی» است که با همکاری دخترش، لورن الیور شکل گرفته است. نخستین کتاب این مجموعه، «خانه‌ی کنجکاوی: سر کوچک‌شده»، نامزد جایزه ادگار در بخش «بهترین معمای نوجوانان» شد.

علاوه بر کارهای جنایی، شکتر در زمینه فرهنگ عامه نیز قلمی توانمند دارد. کتاب «سرگرمی‌های وحشیانه: تاریخچه فرهنگی سرگرمی‌های خشونت‌آمیز» وی، به بررسی ارتباط سرگرمی‌های معاصر و روایت‌های سنتی فولک می‌پردازد. این اثر با تحلیل تاریخچه‌ای از پدیده‌های خشونت‌آمیز در رسانه‌ها، نظریه‌ای تحلیلی و چالشی درباره تحول سرگرمی‌های امروز ارائه می‌دهد.

تمجیدهای منتقدین از شکتر، نظیر «متخصص قتل‌های زنجیره‌ای» از سوی پابلیشر ویکلی و «شرح درجه یکی از جنایات» از بوک‌لیست، نشان‌دهنده‌ی توانایی او در چیدمان مستندات و خلق روایت‌های جذاب است. جیمز پولک، منتقد نیویورک تایمز، رمان‌های او را با مقدماتی سرگرم‌کننده توصیف کرده که به روایت‌های غنی منتهی می‌شوند.

به طور کلی، هارولد شکتر یکی از چهره‌های برجسته ادبیات جنایی است که با آثارش دنیای ادبیات را تحت تأثیر قرار داده و به تحلیل و نقد اشکال مختلف فرهنگ معاصر می‌پردازد.

گزیده‌ای از کتاب:

هفتم ژانویه‌ی ۱۸۷۲ باد و کولاکی شدید جنوب کانزاس را فرا گرفت. در گیرودار توفان خانم لیروی دیک، همسر متولی شهرک اوسیج، از پنجره بیرون را نگاه کرد و در کمال شگفتی درشکه‌ای را دید که در آن برف و بوران با مشقت ویش می‌راند. دو مرد روی صندلی جلو کنار هم نشسته بودند. ناگهان درشکه متوقف شد و راننده افسار را به دست همراهش داد، پایین پرید و یراق یکی از اسب‌ها را تنظیم کرد. دوباره سوار شد و به راهشان ادامه دادند.

علی‌رغم برف شدیدی که می‌بارید، خانم دیک بندر پیر و پسرش جان را شناخت که در شش کیلومتری جنوب شرقی منزل آن‌ها زندگی می‌کردند؛ ولی جالب اینکه آن دو سمت خانه‌شان نمی‌راندند، بلکه در جهت مخالف و به سوی چمن‌زارها می‌رفتند. دقایقی بعد که آقای دیک کار دوشیدن گاو را تمام کرد و به خانه بازگشت، خانم دیک آنچه را دیده بود به او گفت و تعجبش را از اینکه در آن اوضاع بندرها مسیری مخالف خانه‌شان پیش گرفته بودند ابراز کرد. آقای دیک شانه بالا انداخت و گفت: «شاید در این برف و بوران که چشم چشم را نمی‌بیند، راهشان را گم کردند.»

یک ماه بعد، پس از گرمایی زودهنگام در میانه‌ی زمستان جسد دو مرد در چمن‌زار پیدا شد. در حالتی که به گفته‌ی یکی از وقایع‌نگاران «بی‌تشریفات رها» شده بودند. بااینکه این مکان از جایی که در ماه مه گذشته جسد ویلیام جونز را پیدا کرده بودند بیش از سی کیلومتر فاصله داشت، شیوه‌ی قتلشان یکسان بود: جمجمه‌های آن دو را در هم شکسته و گلویشان را گوش تا گوش بریده بودند.

در طول سال بعد، حداقل نُه مرد که تنهایی از شهرستان لابت می‌گذشتند مفقود شدند. در همه‌ی روزنامه‌های کانزاس و دیگر نقاط، جنوب شرقی کانزاس برای مسافرانِ تنها مکانی پرمخاطره خوانده شد. سردبیر خشمگین روزنامه‌ی ایندیپندنس تریبیون درباره‌ی آن‌ وضعیت چنین نوشت: «اگر کسی بخواهد حتی در روز روشن از شاهراه‌های ما بگذرد باید خطر مرگ را به جان بخرد و این رسوایی و لکه‌ی ننگی است برای ایالت ما.» طی فقط یک ماه آقای دیک، متولی شهرک اوسیج، شش نامه از بستگان درمانده‌ی مردانی دریافت کرد که آخرین‌بار در مسیر شهرستان لابت دیده شده بودند.

گمان می‌رفت برخی مردان مفقود مبلغ چشمگیری پول همراه داشته‌اند. ویلیام اف. مک‌کراتی، از ساکنان سدارویل شهرستان هاوارد، با دو هزار و ششصد دلار پول نقد از اداره‌ی اراضی شهر ایندیپندنس بازمی‌گشت. جان گریری که او نیز از ساکنان شهرستان هاوارد بود، وقتی از خانه خارج شد دو هزار دلار پول همراه داشت. یک مرد عزب سالمند به نام جانی بویل، وقتی پیاده از اوسیج‌میشن راه افتاد هزار و نهصد دلار در جیب داشت تا زمینی بخرد. از قرار معلوم بنجامین براون پول چندانی نداشت، بنا بر گزارش‌ها حدود پنجاه دلار، ولی درشکه‌ای زیبا داشت با چند اسب کرنگ همسان و یراق و افسار نو. سایر مفقودان دارایی گران‌قیمتی همراه نداشتند. آلونزو اسکانس، کارگر ایرلندی و مردی به نام جک بولی که به خانه‌اش در میکن سیتی در ایلینوی بازمی‌گشت، هیچ‌کدام عملاً آه در بساط نداشتند. هنری مکنزی سی ساله، از بستگان دور همسر لیروی دیک نیز آخرین‌بار زمانی دیده شد که خانه‌ی هم‌رزم قدیمی‌اش ال. اچ. اسپری را ترک می‌کرد و چهل سنت همراه داشت که آن را هم از دوستش قرض گرفته بود. 

بررسی و نظر خود را بنویسید

1 2 3 4 5

 *

 *

0 نظر