مرثیه ای برای افتخار

کد شناسه :65554
مرثیه ای برای افتخار
  • کد کالا :
    65554
  • شابک :
    9786227425512
  • ناشر :
  • مولف :
  • مترجم :
  • نوبت چاپ :
    1
  • سال چاپ :
    1403
  • قطع :
    رقعی
  • نوع جلد :
    شمیز
  • تعداد کل صفحات :
    240
  • اصالت کالا :
    اصل
  • وضعيت كاركرد :
    نو
  • قيمت :
    590,000 ریال 531,000 ریال
  • موجودی :
    فقط 3 عدد در انبار موجود است!

معرفی کتاب مرثیه‌ای برای افتخار اثر آکیرا یوشیمورا

کتاب «مرثیه‌ای برای افتخار» رمانی اثر آکیرا یوشیمورا، نویسنده نامدار ژاپنی، به وقایع تلخ و تاریخی جنگ جهانی دوم می‌پردازد. این رمان بر محور بمباران‌های ویرانگر هیروشیما و ناکازاکی شکل می‌گیرد و داستانی عمیق و تامل‌برانگیز را روایت می‌کند.

در این اثر، داستان حول شخصیت تاکویا، افسر سابق ارتش امپراتوری ژاپن، رقم می‌خورد که پس از بازگشت به زادگاهش با واقعیت تلخ اشغالگران آمریکایی روبرو می‌شود. او با احساس دوگانه‌ای از وظیفه و احساسات درگیر است و مجبور است برای حفظ جان خود از دست تعقیب‌کنندگان بگریزد. در حالی که در جستجوی مکان امنی برای پناهندگی است، چالش‌های متعددی او را احاطه می‌کند، از جمله تلافی‌جویی‌های دشوار و سرنوشت ناگزیر سربازانی که متهم به جنایات جنگی شده‌اند.

یوشیمورا در این رمان با ایجاد حس تعلیق و بحران هویت، همدردی خواننده را با قهرمان داستان برمی‌انگیزد. او با جستجوی عدالت در دنیای بی‌رحم جنگ، به نوعی انسانیت و ناگزیری جنگ را به تصویر می‌کشد. به ویژه که تاکویا متوجه می‌شود که عملی که در برابر خلبانی که مسئول کشته شدن مادرش بوده انجام داده، در مقایسه با ویرانی‌های گسترده‌ای که توسط نیروهای متفقین بر سرزمینش آوار شده، ناچیز و بی‌اهمیت به نظر می‌رسد.

آکیرا یوشیمورا، که در طول زندگی خود جوایز معتبری را به‌دست آورده، با آثارش در سطح جهانی شناخته می‌شود. رمانی چون «مرثیه‌ای برای افتخار»، علاوه بر بازتاب مشکلات انسانی و اجتماعی پس از جنگ، نشان‌دهنده قدرت داستان‌گویی در به چالش کشیدن مفاهیم عدالت و انتقام است. این کتاب دعوی‌ای ماندگار بر سر دوگانگی احساس و وظیفه است که موضوعاتی عمیق و چالش‌برانگیز را در شرایط بغرنج جنگ بررسی می‌کند. 

گزیده‌ای از کتاب  

تاکویا در تمام این مدت، فکر می‌کرد فرمانده نواحی غربی نیز موضعی مشابه یاماشیتا بگیرد. چون او بود که در ناحیه غربی دستور می‌داد و فرمانده از آنچه تحت فرمانش انجام می‌شد، اطلاع کامل داشت و تاکویا قویا باور کرده بود که اگر واقعیت برملا شود، فرمانده مسئولیت کامل را برعهده می‌گیرد. «سرویس امنیتی آمریکا، نام‌ونشونی همه‌تون رو داره. اگه همه‌چیز به همین روال پیش بره، شکی نیست که برای دستگیری‌تون اقدام می‌کنه.» در سخنان شیراساکا از خشونت کلامی که با افسران هم‌رده‌اش در دوران ستوانی ارتش امپراتوری به کار می‌برد، اثری نبود. تاکویا ناامیدانه پرسید: «چه‌کار باید بکنم؟» وقتی به او گفتند آن‌هایی که در وهله اول این دستور را به او داده بودند، حالا پس از هشت ماه و به‌دنبال انحلال ارتش امپراتوری، خود را از تمامی مسئولیت‌ها در قبال اتفاق‌های بیشه نزدیک آبوا یاما کنار کشیده‌اند، نتوانست جلوی خشمش را بگیرد. این چیزها در ارتشی که تاکویا می‌شناخت، سابقه نداشت. شیراساکا چشمانش را به تاکویا دوخت و با صدایی ملایم اما مجاب‌کننده، گفت: «فرار کن، زود قایم شو.» تاکویا ساکت ماند. چشمان تر شیراساکا هنگام حرف زدن برق می‌زدند: «مطمئن باش اگه بگیرنت، دارت می‌زنن. مثل سگ می‌میری. قایم شو. ستوان هیروساکی امروز صبح اومد. برای اون هم یه کارت‌پستال فرستادم که متنش عین متن فرستاده‌شده برای تو بود. وضعیت رو براش توضیح دادم و بهش گفتم آفتابی نشه. گفت سعی می‌کنه خودش رو گم‌وگور کنه و الان هم به تو همین نصیحت رو می‌کنم.» 

بررسی و نظر خود را بنویسید

1 2 3 4 5

 *

 *

0 نظر