کتاب مهارتهای ارتباطی، در سال 2022 به چاپ ششم رسید و علاقهمندان به توسعهی فردی نزدیک به سه میلیون نسخه از آن را خریداری کردهاند. این کتابِ پرطرفدار، در مورد موفقیت در کار و زندگی، با بالا بردن مهارتهای ارتباطی صحبت میکند. نویسنده در این کتاب نکات کلیدی و روشهای اثبات شده برای برقراری ارتباطِ آسانتر، ارائهی اطلاعاتِ شفافتر و شنودِ مؤثر را توضیح میدهد و برای حل مشکلات ارتباطی و نیز ایجاد و بهبود مهارتهای ارتباطی و مناسب، راهکارهای عملی بسیاری پیشنهاد میدهد که بهکارگیری آنها، در موقعیتهای مختلف بسیار کارساز خواهد بود: چه زمانی که افراد به یک مصاحبهی استخدامی در شرکتی دعوت میشوند، چه زمانی که قصد دارند وارد اتاق مدیر شوند و از او تقاضای ترفیع کنند. این کتاب به این نتیجه میرسد که مهارتهای ارتباطی تصویری حرفهای از شما در ذهن همکاران، مشتریان، شاگردان و نزدیکان شکل میدهد که در موفقیتهای بزرگ و مستمر تأثیری چشمگیر خواهد داشت.
دربارهی نویسنده:
آلن بارکر نویسندهی بیش از بیست عنوان کتاب با موضوعات توسعهی فردی و مدیریتی،
مدیرعامل یک شرکت مشاورهی آموزش خلاقیت و ارتباطات در کار در انگلیس است. علاوه بر این او عضو انجمن گفتار
نویسان (نویسندگان سخنرانیها) در بریتانیاست و به گفتهی خود بسیار علاقهمند است
که به افراد کمک کند در هر موقعیتی که هستند بهترین خودشان را ارائه دهند. از
دیگر کتابهای اون میتوان به
چطور جلسات را مدیریت کنیم (2011)، و حل هر مسأله (2012)، اشاره کرد.
دربارهی مترجم:
سمیه اصغری ساراجوق، دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد، رشتهی مدیریت دانشگاه تهران و دانشآموختهی مترجمی زبان فرانسه دانشگاه علامه طباطبایی تهران است. ترجمهی کتاب مهارتهای ارتباطی، پنجمین ترجمهی منتشر شده از ایشان است. قلم روان، نشانهگذاری و تعهد به سبک و مفهوم اصلی، از ویژگیهای شیوهی منحصر به فرد برگردانِ این مترجم است. او در مقدمهی این ترجمه از چگونگیِ تأثیر توانایی برقراری ارتباط، بر کار و زندگی صحبت میکند و امیدوار است خوانندگان با مطالعهی این کتاب زندگی با کیفیتتری را تجربه کنند.
گزیدهای از کتاب:
ما تصور میکنیم به حرفهای دیگران گوش میدهیم اما اینطور
نیست. ما در گفتگو ادامهی جملهی یکدیگر را کامل میکنیم، حرف هم را قطع میکنیم،
حین صحبت دیگری آه میکشیم، بین صحبتهای دیگری شروع به حرف زدن در مورد خودمان میکنیم،
به ساعت نگاه میکنیم، اخم میکنیم، با انگشت روی میز میزنیم، به روزنامه دم
دستمان نگاهی میاندازیم یا بلند میشویم و راه میرویم. و بعد نصیحت میکنیم؛
نصیحت پشت نصیحت.
گوش دادن واقعی این است که افکار خود را متوقف کنیم و اجازه
دهیم افکار فردی که صحبت میکند وارد ذهن ما شود.
توجه کردن به گوینده به او کمک میکند افکارش را منسجم و
آنها را ابراز کند. اگر توجه کافی باشد گوینده بهتر صحبت میکند. و برعکس اگر توجه
کافی نباشد دچار تردید و اشتباه لفظی میشود. کمتوجهی باعث گیجی میشود، و توجه
دقیق باعث عملکرد هوشمندانهتر.
پس عجله نکنید، ضربآهنگ خود را با دیگری هماهنگ کنید.
بیشتر از آنچه قصدش را دارید صبر کنید و زمانی که دیدید گوینده فکر دیگری به ذهنش
نمیرسد از او بپرسید: «دیگه چه فکری در این مورد میکنی؟ به چه چیز دیگهای میتونی
فکر کنی؟ دیگه چی به ذهنت میرسه؟» دعوتهای اینچنینی به فکر کردن، خستهترین
مغزها را سر حال میآورد.
قطع کردن صحبت دیگری هم واضحترین نشانهی بیتوجهی است.
گاهی نمیتوان مقاومت کرد انگار وسوسهای درون ما، وادارمان میکند وقتی دیگری بین
صحبتهایش مکث میکند ما شروع کنیم به صحبت کردن. طوری که انگار از سکوت میترسیم.
اگر فرضتان این است که میدانید فردی که صحبت میکند چه میخواهد
بگوید، به احتمال زیاد در اشتباهید. و اگر اجازه دهید حرفش را تمام کند، با مطالب
جالبتر، جذابتر و شخصیتر روبهرو خواهید شد.
0 نظر