کتاب زیر نور موضعی مجموعه نمایش‌نامه های ایوب آقاخانی به قلم ایوب آقاخانی به قلم ایوب آقاخای نگاشته شده است. در معرفی کتاب نیز آمده:
ایوب آقاخانی، زاده نخستین روز از آبن ۱۳۵۴ در شهر تبریز، از نویسندگان موفق و مطرح نسل سوم نمایشنامه‌نویسان کشور است. او دانش‌آموخته‌ی این رشته و کارشناس ارشد ادبیات نمایشی است و بیش از بیست سال- تا زمان چاپ نخست این سه مجلد- است که در دانشگاه‌های کشور در رشته‌های تئاتر و سینما تدریس می‌کند و بارها برای نمایشنامه‌هایش موفق به اخذ جوایز در رقابت های داخلی و بین‌المللی شده است. آًاخانی موسس یک گروه فعال تئاتری با عنوان «پوشه»  است که از سال ۱۳۷۴ تا کون با این نام مشغول تولید تئاتر است.
او علاوه بر نویسندگی و کارگردانی، بازی هم می کند و داشتن این وجوه مختلف در کارنامه‌ی کاری‌اش، همچنین نگاه پررنگ اجتماعی او در کنار بازی‌های زبانی و فرمال و تنوع چشمگیری در آثارش، او را میان نویسندگان هم نسلش بسیار متمایز می‌کند. این مجموعه‌ که پیش روی شماست دربردارنده‌ی نمایشنامه های ایوب آقاخانی طی سه دهه‌ی ۷۰، ۸۰، ۹۰ شمسی - از روزگار دانشجویی‌اش تا پایان دهه‌ی نود - است که به ترتیب سال نگارش در این جلدها چیده ‌شده‌اند.
بخشی از کتاب
شیروانی داغ 
براساس «گربه روی شیروانی داغ» اثر تنسی ویلیامز
صحنه
اتاق خواب با وسایل گران‌قیمت. حمام در سمت راست صحنه قرار دارد که قسمتی از آن دیده می‌شود. در آستانه‌ی حمام، یک پیانو به دیوار تکیه داده شده. از اتاق‌های مختلف خانه چند در به این اتاق راه دارند. بار، قسمتی از داخل حماما، یک تخت‌خواب و یک سرویس مبلمان خوش‌رنگ اما نه چندان نونوار در معرض دید مخاطب هستند.
بر یک روی چهار‌پایه‌ای در حمام نشسته و در دیدرس قرار دارد. دوش آب باز است و کس دیگری در حال دوش گرفتن است که دیده نمی‌شود.
یه ذره غریب بود. اتفاق رو می‌گم. ولی خب اسمش روشه. «اتفاق» هنوزم باورم نشده! سه، دو، یک. این مدت زمان یه پاس کوتاه توی فوتباله. پاس‌هایی که اکثر بازیکن‌های فوتبال می‌تونن بدن. این پاس رو آماتورها هم می‌تون بدن. پن، چهار، سه ، دو، یک .. این ولی یه پاس بلنده. این آماتورها نمی‌تونن بدن. اگه هم بدن، نمی‌تونن سالم به مقصد برسونن. ولی من و تو می‌تونستیم. از همون دوران تیم کالج، از هموان دوران که آماتور بودیم، هم می تونستیم. اون موقع من دروازده‌بان نبودم، تو مدافع. خیلی تکلیفمون نبود. ولی پاس‌های بلندمون به هم می‌رسید. می‌دونی چرا؟ چون من و تو چیز جدای از حرفه‌ای‌گری یا توانایی فردی یا استعداد داشتیم. من و تو توی زمین هم رو داشتیم.
کتاب زیر نور موضعی در «انتشارات کتابسرای میردشتی» به چاپ رسیده است. برای مطالعه بیشتر در مورد این کتاب و هم‌چنین دانلود کتاب زیر نور موضعی به این صفحه رجوع کنید.هم‌چنین به صفحه ادبیات و نمایش می‌توانید سایر کتاب های این حوزه را مطالعه کنید.