کتاب زیر نور موضعی مجموعه‌نمایشنامه‌های ایوب آقاخانی دهه‌ی ۸۰ به قلم ایوب آقاخانی نگاشته شده است. در معرفی کتاب نیز آمده:
ایوب آقاخانی، زاده‌ی نخستین روز از اول آبان ۱۳۵۴ در شهر تبریز، از نویسندگان موفق و مطرح نسل سوم نمایشنامه‌نویسان کشور است. او دانش‌آموخته این رشته و کارشناس ارشد رشته‌ی ادبیات نمایشی است و بیش از بیست سال - تا زمان چاپ نخست این سه مجلد- است که در دانشگاه‌های شکور در رشته‌های تئاتر و سینما تدریس می‌کند و بارها برای نمایشنامه‌هایش موفق به اخذ جوایز در رقابت‌های داخلی و بین‌المللی شده است.
آقاخانی موسس یک گروه فعال تئاتری با عنوان «پوشه» است که از سال ۱۳۷۴ تا کنون با این نام مشغول تولید تئاتر است.
او علاوه بر نویسندگی و کارگردانی، بازی هم می‌کند و داشتن این وجوه مختلف در کارنامه‌ی کاری‌اش، همچنین نگاه پررنگ اجتماعی او در کنار بازی‌های زبانی و فرمال و تنوع چشمگیر در آثارش، او را میان نویسندگان هم نسلش بسیار متمایز می‌کند.
این مجموعه که پیش روی شماست دربردارنده‌ی نمیشنامه‌های ایوب آقاخانی طی سه دهه‌ی ۷۰، ۸۰، ۹۰ شمسی ـ از روزگار دانشجویی‌اش تا پایان دهه نود ـ است که به ترتیب سال نگارش در این جلدها چیده شده‌اند.»
بخشی از کتاب
پرده دو 
تهمینه
باد، امروز، با من سخن از تیرگی‌ها گفت. نمی‌دانم چرا دل آرم نمی گیرد! جستن آرامش زرهی است در مقالب هجوم تلخکامی، که از چهار جانب چون بادی به سوی آدمی در وزش است. اما گذر لحظه‌های امروز هم، چونان همیشه، نظاره‌ی برآمدن آفتاب و فرو شدن خونینش در بستر افق و شماره‌کردن دیروز و هنوز و فردا نبود؛ که ای کاش بود! و من که دختر شاه سمنانم و تهمینه‌نام، آرم جانم ربوده شده و در پی بادی غریب، که از آن سوی دشت‌ها می‌آمد، به بندی آویخته که آوای غوکی برای گسستنش کافی است…مبادا که هراس آویختگی از بهر پسر باشد که یادگار مِهری جاوید است و میوه‌ی بستری یک شبه و منش باید پاس دارم و بار مومیوه‌اش را به نظاره بنشینم که اینک به جنگ است و در جست‌وجوی قدرت برای پدری هرگز ندیده‌! 
ای دادار پاک، لحظه‌ای از سهراب من غافل مشو که از این پیکار و جوانی به سلامت باز اید و نگین پادشاهی بر انگشتان پدر بنشاند. شاید که این‌گونه من نیز پدرش ببینم و از پس غبار سالیان، چهره‌ی آن شبش را باز شناسم و مرگ تنهایی خویش را به سوگوارا بنشینم. این دوم بار است که با تو از تنهایی و عشق می‌ساختند؛ من که حقارت بردار خود بر صحنه‌ی نبرد دیدم و در سپید را بر باد رفته ، و زره مردانه به تن کردم و گیسوان شب گونم به زیر کلاهخود نهان ساختم تا شکوه و قدرت تباه‌شده‌ی دژ را با خشمی زنانه و نبردی مردانه باز پس آورم...
کتاب زیر نور موضعی در انتشارات کتابسرای میردشتی به چاپ رسیده است.برای مطالعه بیشتر در مورد این کتاب و  هم‌چنین  دانلود کتاب زیر نور موضعی به این صفحه رجوع کنید. و هم‌چنین به صفحه ادبیات و نمایش  می‌توانید با مشاهده ی سایر کتاب‌های این حوزه را مطالعه کنید