کتاب دربارهی بازتولید به قلم لویی آلتوسر و با ترجمه همن حسینزاده نگاشته شده است. درمعرفی کتاب نیز میخوانیم:
چه مناسباتی میان حقوق، دولت و ایدئولوژی برقرای است؟ در نزد آلتوسر طرح مسائلی از این دست فقط از منظر بازتولید امکانپذیر است. شرط نهایی تولید بازتولید است. اما بازتولید نیروی کار اساسا بیرون از تشکیلات اقتصادی رخ میدهد و نه تنها بازتولید کیفی آن را ایجاب میکند، بلکه مستلزم بازتولید تبعیت از قواعد احترام به نظم مستقر است؛ یعنی بازتولید تبعیت از ایدئولوژی مسلط از سوی کارگران و بازتولید قابلیت به کارگیری درست ایدئولوژی مسلط از سوی عاملان بهرهکشی و سرکوب.ایدئولوژی حقوقی نمیگوید انسان ها را لذات مکلفاند، بلکه متمسک به ضمیمهای اخلاق میشود تا تکلیف را با اتکا به ایدئولوژی اخلاقی وجدان و وظیفه استوار نگه دارد. از سویی، ایدئولوژی خودانگیخته وجود ندارد زیرا هیچ پراتیکی در جهان به خودی خود ایدئولوژیاش را تولید نمیکند. پس صورتبندیهای ایدئولوژیک اولیه در نهادها تحقق مییابد؛ در دستگاههای ایدئولوژیک دولت.
برشی از کتاب
فقط از دیدگاه طبقاتی، یعنی از دیدگاه مبارزهی طبقاتی، است که میتوان ایدئولوژی های موجود در یک صورتبندی اجتماعی را توجیه کرد. نه تنها از این منظر است که میتوان تحقق ایدئولوژی مسلط را در دستگاههای ایدئولوژیک دولت و اشکالی از مبارزه طبقاتی را که دستگاههای ایدئولوژیک دولت تکیهگاه و مسئله مورد نزاعش هستند توجیه کرد، بلکه همچنین و بهویژه از همین دیدگاه است که میتوان فهمید ایدئولوژیهایی که در دستگاه ایدئولوژیک دولت تحقق مییابند و در آن در تقابل با هم قرار میگیرند از کجا ناشی میشود، زیرا گرچه درست است که دستگاههای ایدئولوژیک دولت قالبی ر ابازنمایی میکنند که ایدئولوژی طبقهی مسلط ضرورتا باید در آن تحقق یابد و ایدئولوژی طبقه تحت سلطه ضرورتا باید در آن قالب به زورآمایی و مقابله بپردازد، ایدئولوژیها نه در دستگاههای ایدئولوژیک دولت بلکه در طبقات اجتماعی درگیر مبارزهی طبقاتی «زاده میشوند»: از شرط وجودیشان، از کاربستهایشان، از تجربههای مبارزاتیشان و….
0 نظر