کتاب مامان و معنای زندگی کتاب درسنامهی روانپزشکی، رواندرمانی، اخلاق، آموزش و شناخت همهی ابعاد وجودی - یعنی چهار بعد بیولوژیک، روانی، اجتماعی و معنوی- انسان است که شالودهی رویکرد نوین روانپزشکی است. هنگام مطالعهی کتاب باید این نکته را در نظر داشت که دو داستان آخر، »رویارویی دوجانبه و طلسم گربهی مجار« برخلاف سایر داستانهای کتاب، تخیلیاند و همانطور که یالوم در ابتدا و نیز »پینوشت« کتاب اشاره کرده، اصول مور نظر نویسنده در لفافهی داستان گنجانده شده است.
گزیدهای از کتاب:
تاریکروشن است. انگار دارم میمیرم. اشیای منحوسی دور تختم را گرفتهاند: مانیتورهای قلبی، کپسولهای اکسیژن، شیشههای سرم داخل وریدی و چند رشته لولهی پلاستیکی که به رگ و رودهی مرگ شبیهاند. پلکها را میبندم و به درون تاریکی میلغزم.
ولی بعد جستی میزنم و از تخت پایین میآیم، از اتاق بیمارستان بیرون میزنم و به طرف نور، به پارک سرگرمیهای گلن اکو که روشن و آفتابی است میروم، جایی که دههها پیش، یکشنبههای تابستان را در آن میگذراندم. موسیقی پرسروصدایی میشنوم. عطر نمناک و شیرین ذرت بوداده و سیب قندیها را به درون میدهم. و مستقیم به جلو میروم، نه جلو شیرینی پفکیهای پلار بیر معطل میکنم، نه جلو کشتی غلتان و نه جلو چرخوفلک؛ میروم تا در صف بلیت »خانهی وحشت« بایستم. پول بیلتم را میپردازم و صبر میکنم تا ارابهی بعدی دور بزند و با صدای چکاچکی روبهرویم بایستد. وارد ارابه میشوم، میلهی محافظ را پایین میآورم و بعد از مطمئن شدن از جایم، نگاه دیگری به دوروبرم میاندازم …و میبنمش که در میان گروه کوچک تماشاچیان ایستاده است.
هر دو دستم را تکان میدهم و طوری فریاد میزنم که همه بشنوند: »مامان، مامان!«
0 نظر