کتاب خانهی کاغذی از سهی گانهی بازیهای ممنوعه به قلم لیزا اسمیت و با ترجمه مریم رفیعی نگاشته شده است. در معرفی کتاب نیز آمده:
وقتی جنی برای خرید یک هدیه ی تولد وارد مغازهای اسرارآمیز می شود، لبخند مرموز فروشنده هنگام تحویل یک جعبهی سفید بازی، مفهوم خاصی برایش ندارد، ولی وقتی جنی و دوستانش بازی را شروع می کنند، شبی که قرار بود با خنده و شوخی همراه باشد، آمیخته به ترس و وحشتی می شود. این بازی یک بازی معمولی نیست…جنی و دوستانش از داخل یک خانهی کاغذی سر در میآوردندکه قلمرو و هم انگیز جولین، مرد سایه است و برای این که بتواند تا طلوع خورشید به دنیای خودشان برگردند، باید جسارت به خرج دهند و با بدترین کابوسهای زندگیشان روبهرو شوند. اگر بازی را ببازند میمیرند و این تازه اولین ماجراست…
برشی از کتاب
یک جفت چشم، یک جفت چشم آبی!
اما آبی معمولی نبود، رنگی بود که جنی نمیتوانست توصیف کند. فقط یکبار در عمرش چنین رنگی دیده بود، آن هم وقتی که اتفاقی، درست هنگام طلوع خورشید، بیدار شده و از لای پردهی اتاقش، رنگی درخشان و باورنگردنی را دیده بودکه فقط یک ثانیه طول کشیده و بعد جای خود را به همان رنگ آبی همیشگی آسمان داده بود.
منصافنه نبود که یک پسر چنین چشم هایی داشته باشد، به خصوص با چنان مژه های بلندی که به نظر می رسیدروی چشمهایش سنگینی میکند. این پسر عجیبترین تریکیب رنگی را که جنی تاکنون دیده بود، داشت، مژه هایش سیاه و موهایش سفید بود، واقعا سفید، مانند کسی بود که از دنیای دیگری آمده است. واکنش جنی به دیدن مرد جوان باعث وحشت درونی اش شد، چون برای لحظهای تام را فراموش کرد.
کتاب خانهی کاغذی از سهی گانهی بازیهای ممنوعه در انتشارات کتابسرای میردشتی به چاپ رسیده. برای مطالعه بیشتر این کتاب و همچنین دانلود کتاب خانهی کاغذی به این صفحه رجوع کنید. هم چنین با ورود به صفحهی کتابهای داستانهای خارجی و رمان می توانید سایر کتابهای این حوزه را مطالعه کنید.
0 نظر