کتاب درخشان به قلم
استیفن کینگ و با ترجمه لیلا شاپوریان نگاشته شده است و معرفی اش نیز آمده:
بسیاری از زیباترین
هتلهای تفریحی جهان در کلرادو واقع
شده اند ولی هتلی که وقایع این
داستان درآن اتفاقا میافتد، هیچکدانم آنها نیست. چشم اندازی آن و افراد
داستان، همگی زاییدهی خیال نویسنده هستند.
برشی ا زکتاب
جک اول نوامبر آلبوم بریدهی جراید را پیدا کرد، همسر و پسرش در جادهی قدیمی ناهمواری که از پشت زمین بازی راک به طرف کارخانهی چوب بری متروکهی دو مایل آن طرفتر کشیده شده بود، بالا میرفتند. هنوز هوا خوب بود و هر سه نفر آن ها به طور غیرعادی از آفتاب پاییزی برنزه شده بودند. به زیر زمین رفته بود تا فشار دیگ شوفاژ را کم کند و سپس بیاختیار چراغقوه را از قفسه ای که لولهکشی کلی در آن بود برداشت تصمیم گرفت نگاهی به بعضی از روزنامه های کهنه بیندازد. در ضمن دنبال جاهای مناسب برای گذاشتن تلهها می گشت، البته تصمیم نداشت تا ماه آینده این کار را بکند- به وندی گفته بود میخواهم تمام آنها از تعطیلات برگردند.
کتاب درخشان در انتشارات کتابسرای میردشتی چاپ شده. برای مطالعه بیشتر در مورد این کتاب و هم چنین دانلود کتاب درخشان به این صفحه رجوع کنید.
هم چنین با ورود به صفحه ی کتاب های داستان خارجی می توانید سایر کتابهای این حوزه را مطالعه کنید.
0 نظر