کتاب۴۶ داستان عاشقانه به قلم بَری ایوا و به ترجمه ماندانا قهرمانلو نگاشته شده است. در معرفی کتاب نیز آمده:
بَری ایوا داستان های تکان‌دهنده و احساساتی‌اش را با واژگانی برخاسته از ژرفنای قبل نگاشته . پس از خواندن هر یک از داستان‌‌های عاشقانه بَری احساس هم‌ذات پنداری با شخصیت‌ها به انسان دست می‌دهد؛ طوری که گویی مشابه چنین اتفاقاتی را ما خود نیز تجربه کرده‌ایم. یکی از اشاره‌های او تاکید بر روی این مطلب است که فرشته‌ها همواره در قالب موجوداتی خارق‌العاده ظاهر نمی‌شوند و هر انسانی می تواند، نقش فرشته‌ای را برای فرد دیگری ایفا کند. این کتاب شامل اشتباهات عشقی، اشک‌‌های درد و رنج، گرما و لطافت و لحظه‌هایی‌ست که به ظاهر دنیا از حرکت باز ایستاده؛ کودکانی که پس از مدت‌ها دوری، در بزرگسالی به یکدیگر می‌رسند، شعله‌های عشق‌شان گُر می‌گیرد. 
برشی از کتاب
هواپیما با ضربه‌ای ناگهانی بر روی زمین فرود افتاد و مرد جوان از خواب پرید. دلیل خواب مرد جوان تا اندازه‌ای ناشی از مدت طولانی سفر و تا اندازه‌ای نیز ناشی از نوشیدنی‌های خنک رایگانی بود که در طول پرواز در دسترس بود. در حالی که که سعی داشت، خود را از روطه‌ی خواب نجات بدهد، جمله‌ی چشمک زن «مسافران کمربندها را هم‌چنان بسته نگه دارند» در برابرش ظاهر شد. در حالیکه به طرف پایین نگاه می‌کرد، متوجه شد شخصی کمربند ایمنی او را بسته است.
کتاب ۴۶ داستان عاشقانه در «انتشارات کتابسرای میردشتی» به چاپ رسیده است. برای مطالعه بیشتر در مورد این کتاب و هم چنین دانلود کتاب ۴۶ داستان عاشقانه به این صفحه رجوع کنید. هم چنین با ورود به صفحه کتاب‌های ادبیات  و داستان‌های خارجی می‌توانید سایر کتاب های این حوزه را مطالعه کنید.