فرار از فرم، روایت همنشینی و واگرایی همزمان گفتمانهای متفاوت و گاه به ظاهر متضاد است. این روایت تاریخی، فکری و ادبی است که در آن برخورد و آمیختگی سنت و تجدد مورد بررسی قرار میگیرد. در کتاب مورد بحث، مشاهده میشود که روشنفکران روزگار مشروطه از سنت به کام تجدد استفاده میکنند، در حالی که اندیشهورزان دینی برای برکشیدن نهاد دین در جهان جدید، به سنت رنگ و لعابی متجددانه میدهند. این دو گروه، گرچه گفتوگویی پنهانی را پیشنهاد میدهند، اما در نهایت وارد گفتوگویی عمیق و کارآمد با جریان مخالف نمیشوند. این موضوع، به طور طبیعی به مباحث مرتبط با زیباشناسی و ادبیات میرسد. به بیان دیگر، اندیشمندان دینی معاصر، همچون روشنفکران سکولار، از گفتوگوی متجددانه و شناخت دقیق جریان مخالف فرار میکنند و به نوعی به انحصارگرایی شبهمسلکی پناه میبرند. به همین دلیل، میتوان گفت که از بین رفتن امکان گفتوگوی روشنگرانه در فضای فکری ایران معاصر، زمینه را برای فرار از فرم گفتوگویی رمان نیز فراهم ساخته است.
0 نظر