کتاب به هیچکس نگوبه قلم هارلن کوبن و با ترجمه بهزاد رحمتی نگاشته شده است. در معرفی کتاب نیز آمده:
براساس آن چه که از نشانههای شوم فضای پیرامون مان بر میآمد به دلم برا تشده بود که فاجعه شومی درآستانه وقوع است. اتفاقی که به یکباره حال و روز و دنیای شیرینم را تیرهو تار می:رد. علت این پندار و باور این بود که متاسفانه پیشتر اتفاق مشابهی نیز بر سر خانواده ام آوار شده و به واسطه آن پدر و مادرم را از دست داده بودم. بله، فضای پیرامون ما از چنین سرنوشت شومی حکایت داشت، چون د راطراف ما باد به طوری مرموزی زمزمه کرد و من لرزه و رعشه استخوانسوزی را در بدنم احساس می :ردم که این نشانه ها، آشکارا بیانگر جوی هولناک و شیطانی در پیرامون مان بود.
برشی از کتاب
نیک کارلسن با کروات سفت و رسمی و ژاکت آویخته به چوب لباسی صندلی عقب ماشین و درحالی که که کولر ماشین با آخرین درجه، مشغول خنککردن فضای داخل ماشین بود نگاهش را متوجه پروندهای با شماره ۹۴۸۷۰۱۲ کرد که بر بالای این پاکت اسم الیزابت بک درج شده بود . کارلسن با احتیاط گره نخ پاکت را حاوی گزارش کالبد شکافی الیزابت را باز کرد و محتویات آن را بر روی صندلی کنار دست راننده گذاشت. پس از آنکه برگه ها را در کنار دستش مرتب کرد اولین سوالی که به ذهن کارلسن خطور کرد این بود که بک د راین گزارش به دنبال چی بوده است.
کتاب به هیچکس نگو در «انتشارات کتابسرای میردشتی» به چاپ رسیده است. برای مطالعه بیشتر در مورد این کتاب و همچنین دانلود کتاب به هیچکس نگو به این صفحه رجوع کنید. همچنین با ورود به صفحه کتابهای ادبیات و داستانهای خارجی میتوانید سایر کتاب های این حوزه را مطالعه کنید.
0 نظر