در معرفی کتاب آمده:
ژان آنوئیل (۱۹۱۰-۱۹۸۷) در اماتورژ فرانسوی، به مدت پنج دهه در این زمینه فعالیت میکرد. گرچه آثار او از درام قوی تا طنز پوچ را در برمیگیرد، اما نگاه تاریک وی به واقعیت درتمامی نمایشهایش به چشم میخورد. اغلب آثار آنوئیل تمهایی در ارتباط با حفظ تمامیت و درست کاری در دنیای سراسر سازشکارهای اخلاقی دارد. در نمایش «مدرسه ای برای پدرها» نیز این تم تاکید میورزد و «آرامینت» قهرمان نمایش، تا پایان درایت خود را حفظ میکند.
یوهان آگوست استریندبرگ(۱۹۸۴-۱۹۱۲) نمایشنامه نویس سوئدی در زندگی خود حرفههای مختلفی از قبیل روزنامهنگاری و معلمی را پی گرفت. مشکلاتی که پس از ازدواج اولش پیش آمد به قدری مصیبتبار بود که میتوان بدبینی نهفته در نمایشهایش را به آن نسبت داد. او از پیشگامان نوگرایی ادبیات سوئد بود. زمانی که نظریهی تکامل داروین بر دیگر نظریات قرن پیشی گرفت، بر آثار استریندبرگ نیز سایه افکند و در نمایش «خانم ژولی»در نمای مبارزه میان مردان و زنان بازتاب یافت. گرچه میتوان خانم ژولی را نمایشی وپردهای به حساب آورد، اما استریندبرگ به روشنی تلاش میکند از وقفه پرهیز کند.
گزیده ای از کتاب
ژان: توی دنیا خیلی چیزای بدتر از دزدبودن هست؛ خیلی چیزای پستتر. تازه، وقتی من جایی هستم که خودم رو تا حدی عضو اون خانواده میدونم، یکی از بچه های اون خانواده،دیگه وقتی تمشکی از باغچه میچینم نمیشه اسمش رو دزدی گذاشت. (دوباره احساساتش به غلیان میآید) خانم ژولی، شما یه بانوی محترم هستین، خیلی بهتر از اینکه لیاقت مردی مثل منو داشته باشین. در اثر یه جور جنون اونقدر هیجانزده شدین که سعی کردین با متقاعدکردن خودتون که عشاق من هستین اشتباهاتتون رو بپوشونین. شما عاشق نیستین، گرچه ممکنه به نظر من از لحاظ ظاهری جذاب باشم، که البته خود اینم به این معناست که عشق شما فرقی با مال نداره. اما می دونین، من از اینکه فقط حیوون دستآموزتون باشم احساس رضایت نمیکنم، و هرگز نمیتونم کاری کنم که عاشق من باشین.
برای سفارش آنلاین این کتاب، اینجا کلیک کنید.