در معرفی کتاب آمده:
کتاب «رویای سیاه» جلد اول از مجموعه سه جلدی کتاب آهنگ آخر دنیا است که خیالی است که بسیاری از وقایع آن در مکانهای واقعی رخ میدهد.
برشی از کتاب:
ساعت قدیمی پدربزرگ گوشه اتاق نشمین بود. فرانی گلداسمیت یک عمر به صدای تیکتاک آن گوش داده بود. هرگز از صدای آن خوشش نیامد و بعضی از روزها، مثل امروز حتی از آن بیزار میشد. اتاق محبوب او، اتاق کار پدرش بود. بین خانه و انبار، آلونکی قرار داشت که درش آنقدر کوچک بودکه به زور به یکمتر و نیم میرسید آشپزخانهی قدیمی آن پشت بخاری هیزمی قرار داشت. دری کوچک و مخفی نیز آن جا بود که بیشتر به در خانهی داستانهای جن وپری شباهت داشت. بزرگ تر و بلندقدتر که شد، دزدکی به اتاق کار پدرش سرک می کشید. چون پیتر گلداسمیت حتی به همسرش هم اجازه نمیداد وارد اتاق کارش شود، جز در بغصی مواقع ضروری. روزی که پیتر گلداسمیت در اتاق کارش نبود، فرانی دزدکی آن در مخفی را باز کرد؛ احساس میکرد مانند آلیس، قرار است وارد سرزمین عجایب شود؛ اما در عوض گذرگاه زیرزمینی را در برابرش دید که شبیه دنج با دیوار و زمین کاهگلی بود و سقفش پوشیده از ریشههای تنومندی بود که اگر سرش به آنها میخورد، زخمی میشد.
برای سفارش آنلاین این کتاب، اینجا کلیک کنید.