کتاب شبح و ماهیگیر به قلم تِری دیری و با ترجمه مهرآیین اخوت نگاشته شده است. درمعرفی کتاب نیز آمده:
منس دارد در معبد محلهشان د رس می خواند تا کاتب شود. برای آنکه پول بیشتری به دست بیاورد، شغل دیگری هم برای خود انتخاب کرده: دعا می نویسد تا شبحی را از خانه ای دور کند…اما شبح خیلی شبیه انسان است. آیا منس کشف می کند ماجرا از چه قرار است؟
برشی از کتاب
آحموز، با آن که خورشید داغ ِظهر خیابان ها را می سوزاند، از ترس لرزید بعد پرسید : از کجا میدانی شبح تو را نمیکُشد؟
مِنس شانه بالا انداخت و گفت: به اقبالم بستگی دارد! بعد نگاهی دزدکی به آن طرف دیوار انداخت. ارباب مِشوش توی سایه داشت چُرت میزد. مِنِس رو کرد به آحموز وادامه داد :دنبالم بیا!
که شبح را ببینیم؟
برویم مایارک پیر را ببینیم! مِنِس این را گفت و در کوچه های خنکی که به معبد حوروس می رسید به راه افتاد.
کتاب شبح وماهیگیر در «انتشارات کتابسرای میردشتی» به چاپ رسیده است. برای مطالعه این کتاب و همچنین دانلود کتاب«شبح و ماهیگیر» به این صفحه رجوع کنید.هم چنین با ورود به صفحهی کتابهای کودک و نوجوان میتوانید سایر کتاب های این حوزه را مطالعه کنید.
0 نظر